عشق شعر (چنگنواز تنها)

شعر، داستان، نامه، یادداشت و قطعه موسیقی عاشقانه

عشق شعر (چنگنواز تنها)

شعر، داستان، نامه، یادداشت و قطعه موسیقی عاشقانه

dön desem (بگویم برگرد)

یکی از ترانه های مورد علاقه ی من ترانه ی ترکی اوزجان دنیز هستش، امروز متن و ترجمه اش رو گذاشتم، اگر شما هم خوشتون اومد یا میخواهینش بگید تا لینک دانلود تصویری این آهنگ رو بگذارم. برای دانلود آهنگ صوتی نیز بر روی تصویر زیر کلیک کنید.
دانلود کلیپ تصویری

Bu aralar içimde bir yangın var
این اواخر آتش جانکاهی درونم  هست

Hem yorgunum birazda suskun
هم خسته هستم و کمی هم ساکت

Sabah olmaz gönülde yar sancım var
امیدی(سحری)درقلبم نیست ، درد یار دارم

Hem dargınım birazda kırgın
هم دلتنگم و کمی هم دل  شکسته

Neler oldu ruhun duymaz
چه ها شد روحت نمی شنود

Gözün görse gönlün bilmez
اگرچشمانت هم ببینند، قلبت درک نمی کند

Her ayrılık bir başlangıç
هر جدایی یک شروع

Bu gidişle sonum olmaz
ولی با رفتن تو ،عاقبتم معلوم نیست

Yar
ای یار

Ama dön desem
اما بگویم برگرد

Seviyorum seni gel desem
 دوستت دارم، بیا

Seni nasıl özledim bir bilsen
چطور دلتنگت هستم کاش بدانی

Zaman olur gözümde yaşlar çağlar
بعضا اشک از چشمانم چون آبشار جاری است

Kah akarlar kah dururlar
گاه جاریست و گاه متوقف

Bir an olur dilim de sözler ağlar
لحظه هایی می شود کلمات در زبانم می گریند

Ben aşk derim hüzün olurlar
من عشق می گویم و آنها غم می شوند

Neler oldu ruhun duymaz
چه ها شد روحت نمی شنود

Gözün görse gönlün bilmez
اگرچشمانت هم ببینند، قلبت درک نمی کند

Her ayrılık bir başlangıç
هر جدایی یک شروع

Bu gidişle sonum olmaz
ولی با رفتن تو ،عاقبتم معلوم نیست

Yar
ای یار

Ama dön desem
اما بگویم برگرد

Seviyorum seni gel desem
 دوستت دارم، بیا

Seni nasıl özledim bir bilsen
چطور دلتنگت هستم کاش بدانی

تولدم مبارک؟

آقا دیروز (20 فروردین) تولدم بوده، هیچکی تاحالا بهم تبریک نگفته

غم دنیاست


غمه دنیاست وقتی عشقت دور از اینجاست
وقتی دل بی رمقو خسته و تنهاست
غمه دنیاست دله آدم بشه حساس
وقتی عشقت تو دلش نباشه احساس
نباشه احساس

غمه دنیاست اون برهو ترکت کنه
هیچکسم نباشه که درکت کنه
غمه دنیاست اون لحظه ی خداحافظی
بفهمی که دیگه بهش نمیرسی(۲بار)

غمه دنیاست وقتی عشقت بد شه خیلی
وقتی که به تو نداشته باشه میلی
غمه دنیاست وقتی خوابشو ببینی
اما هیچوقت نتونی پیشش بشینی
پیشش بشینی

غمه دنیاست اون برهو ترکت کنه
هیچکسم نباشه که درکت کنه
غمه دنیاست اون لحظه ی خداحافظی
بفهمی که دیگه بهش نمیرسی(۲بار)

خواننده: محمد علیزاده
آلبوم: دلت با منه

از تو دلگیرم


دلم میخواد ببینمت بازم بخندی تو نگام
آخه فقط تو میدونی از زنده بودن چی میخوام

دلم بهم میگفت تورو میشه یه جور دیگه خواست
آخه فقط قلب توئه که با من اینقدر سر به راست

از تو دلگیرم که نیستی کنارم

من دارم می‌میرم تو کجایی من باز بی قرارم

میدونی جز تو کسی رو ندارم

باورم نمیشه اینقدر آسون رفتی از کنارم


ترانه سرا: رشید رفیعی

ادامه مطلب ...

زیبایی های زندگی


زندگی زیباست اگر زیبا ببینیم
دست به دست هم دهیم تنها نشینیم

زندگی زیباست اگر مهربان باشیم
درون قلب هم جاودان باشیم

شاهین سادات ناصری

دانه های دل


دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم
به دریا می زدم در باد و آتش خانه می کردم

چه می شد آه ای موسای من، من هم شبان بودم
تمام روز و شب زلف خدا را شانه می کردم

نه از ترس خدا، از ترس این مردم به محرابم
اگر می شد همه محراب را میخانه می کردم

اگر می شد به افسانه شبی رنگ حقیقت زد
حقیقت را اگر می شد شبی افسانه می کردم

چه مستی ها که هر شب در سر شوریده می افتاد
چه بازی ها که هر شب با دل دیوانه می کردم

یقین دارم سرانجام من از این خوبتر می شد
اگر از مرگ هم چون زندگی پروا نمی کردم

سرم را مثل سیبی سرخ صبحی چیده بودم کاش
دلم را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم

علیرضا قزوه

در گلستانه

دشت‌هایی چه فراخ!
کوه‌هایی چه بلند
در گلستانه چه بوی علفی می‌آمد!

من در این آبادی، پی چیزی می‌گشتم:
پی خوابی شاید،
پی نوری، ریگی، لبخندی.

پشت تبریزی‌ها
غفلت پاکی بود که صدایم می‌زد

پای نی‌زاری ماندم، باد می‌آمد، گوش دادم:
چه کسی با من، حرف می‌زد؟

سوسماری لغزید.
راه افتادم.
یونجه‌زاری سر راه.

بعد جالیز خیار، بوته‌های گل رنگ
و فراموشی خاک.

لب آبی
گیوه‌ها را کندم، و نشستم، پاها در آب:
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!

نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه.
چه کسی پشت درختان است؟

هیچ، می‌چرخد گاوی در کرت
ظهر تابستان است.
سایه‌ها می‌دانند، که چه تابستانی است.

سایه‌هایی بی لک،
گوشه‌ی روشن و پاک،
کودکان احساس! جای بازی این‌جاست.

زندگی خالی نیست:
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست.

آری
تا شقایق هست، زندگی باید کرد.

در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه.

دورها آوایی است، که مرا می‌خواند..

سهراب سپهری

خوش خیال کاغذی



دستمال کاغذی به اشک گفت:
قطره قطره‌ات طلاست
یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟
عاشقم.. با من ازدواج می‌کنی؟

اشک گفت: ازدواج اشک و دستمال کاغذی!؟
تو چقدر ساده‌ای خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ما، تو مچاله می‌شوی
چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی
پس برو و بی‌خیال باش
عاشقی کجاست؟ تو فقط دستمال باش!

دستمال کاغذی، دلش شکست
گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد
در تن سفید و نازکش دوید خون درد

آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه‌ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرک و زشت مثل این و آن نشد

رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او با تمام دستمال‌های کاغذی فرق داشت
چون که در میان قلب خود دانه‌های اشک کاشت.

عرفان نظرآهاری

سال نو مبارک

یه دور دیگه هم دور خورشید زدیم!

بعضیا پیاده شدند، بعضیام سوار ...

امیدوارم دور بعدی بهتون خوش بگذره ...

سال نو مبارک


خوشا طلیعه نوروز


خوشا بهار که پیغام آشتی با اوست
نظر کنید که هنگام آشتی با اوست

خوشا طلیعه نوروز خانگی یاران
خوشا طلیعه که فرجام آشتی با اوست

حدیث باد به گوش درخت اگر گفتی
به هوش باش که خود نام آشتی با اوست

شکوفه بر سر پیمان خویش می‏مانَد
و جشن ساده ایام آشتی با اوست

به رسم گل نچشیدی اگر حرامت باد
شراب وصل که انجام آشتی با اوست

میان عهد تو و من اگر خلاف افتد
خوشا نسیم که اعلام آشتی با اوست

" غلام‏حسین عمرانی "