برای دلم گاهی مادری مهربان می شوم
دست نوازش بر سرش می کشم و می گویم: غصه نخور عزیزکـــــــــــــم می گذرد ...
برای دلم گاهی پدر می شوم
خشمگین می گویم: بس کن دیگر بزرگ شدی ...
گاهی هم دوستی می شوم مهربان
دستش را می گیرم و می برمش به باغ رویا، کنار تو...
دلم از دست من خسته است... دلم از دست من زخم خورده است...
مرا ببخش قلب من...
خیلی زیبا بود ... خیــــــــــــــلی
ای وااااااای! سوتی دادم!!!! نظرات بالای هر پُسته، منِ IQ فکر کردم پایینه. یعنی نظر هر پستو تو پست قبلیش نوشتم
نخند!
الان دوباره همه ی نظرا رو درست می نویسم. اون قبلیا رو پاکش کن