عشق شعر (چنگنواز تنها)

شعر، داستان، نامه، یادداشت و قطعه موسیقی عاشقانه

عشق شعر (چنگنواز تنها)

شعر، داستان، نامه، یادداشت و قطعه موسیقی عاشقانه

بارون داره هدر میشه بیا با من قدم بزن

بارون داره هدر میشه بیا با من قدم بزن
دلم داره پر میزنه واسه تو و قدم زدن

وقتی هوا بارونیه دلم برات تنگ میشه باز
نمیدونی تو این هوا چشات چه خوش رنگ میشه باز

 بارون هواتو داره، رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون با تو چه حالی داره
دلم هواتو داره

نیستی خودت کنارم و صدات همش تو گوشمه
بارونیه قشنگی که هدیه دادی رو دوشمه

بارون حواسش به توئه اونم دلش پر میزنه
بجای من با قطره هاش رو شیشه تون در میزنه

مرا ببخش قلب من...

برای دلم گاهی مادری مهربان می شوم

دست نوازش بر سرش می کشم و می گویم: غصه نخور عزیزکـــــــــــــم می گذرد ...

برای دلم گاهی پدر می شوم
خشمگین می گویم: بس کن دیگر بزرگ شدی ...

گاهی هم دوستی می شوم مهربان
دستش را می گیرم و می برمش به باغ رویا، کنار تو...

دلم از دست من خسته است... دلم از دست من زخم خورده است...


مرا ببخش قلب من...