میخوای بری برو معطل نکن
سوئیچ میخوای یا که با تاکسی میریمیخوای بری برو معطل نکن
زوری که نیست دلم تو رو نمیخواد
بیخودی نفرینم نکن به حرف
گربه سیا میگن بارون نمیاد
حالا مگه چه اتفاقی افتاد
گیرم که با هم یه قراری داشتیم
تلافی هزار دروغ دیروز
امروز شما رو سر کار گذاشتیم
اگه بهت بر میخوره ببخشید
ولی گذشت دوره ی ناز کشیدن
نتونی عمرا دلمو بشکنی
روپنجرش دادم حفاظ کشیدن
زمستونم بی نفس تو گرمه
تو خونمون لوله ی گاز کشیدن
هی از خودت بیخودی تعریف نکن
آدم از خود راضی ما نخواستیم
یه دل دادی هزار تا شرط گداشتی
بیا بگیر ، ببر ، بابا نخواستیم
تازه ذو روزه با هم آشنا شذیم
برای ازدواج چقد خریصی
چیکار داری کی بود بهم زنگ زده
بزار ببینم مگه تو پلیسی
میخوای بری برو معطل نکن
جز تو واسه کسی بلیط ندارم
نبین که صبر اومده سرما خوردم
سنگینه بارت بده من بیارم
میخوای بری برو معطل نکن
یهچیز نگفته موند میگم بدونی
هیچکسی نامه ی فدایت شومننوشته بود که پیش مکن بمونی
شاعر: افشین مقدم
از شیشه باش اما به همه بگو از سنگم ! مردم این زمانه بدنبال شکستنند.